یادتــــــــ باشد ؛
نمی دانم آخر این دلتنگی ها به کجا خواهد رسید ... ! دنیا پــــــُر شده از قاصدکهایی که ... راهشان را گـــــم می کنند ! نـــــــه میتوانی خبری دهی... !!! و نــــــــه خبری بگیری...
این روزها
به ارتفاع ابدیـــت دوستت خواهم داشت چراغی در دست چراغی در دلــــــــــــم زنگار روحم را صیقل می زنم آئینه ای برابر آئینه ات می گذارم تا از تــــــو ابدیتی بسازم تـــــــو را دوســــت خواهم داشت تـــــــــــاوان آن هر چه باشد ، باشـــــــــد ...
اینــــ بـــــار ڪــــہ آمــــدے دستــانتــ را روے قلبمـــ بـــگـذار
تـــــا بفهمــے اینــــ دلــــ … بــــا دیــــد نــــ تــــــــو نــمــے تــپـــد مــے لـــــــرزد ﻭ ﻣـﻦ ﻫـﻢ ﻗـﻮﻝ ﻣﯿﺪﻫﻢ ﺗﺎ ﺍﺑـﺪ ﺑـﺎﻧﻮﯼ ﺗـﻤﺎﻡ ﻟﺤﻈﺎﺗﺖ ﺑﺎﺷﻢ . دیر زمانیست که حیران توام . . . و در رگ های زندگی من خون عشق تو جریان دارد ، می خواهم تا با تمام وجود چار دیواری درون سینه ام را وقف خاطرات تو کنم . . . چه آتشی به پا کرده ای در وجود من ! من ، دیوانه ی رقص شعله های عشق توام . . . و در اوج رویا پردازی های عاشقانه ام ، غرق شده ام در عمیق ترین نقطه ی اقیانوس ِ چشم های تو ! داشتنت بزرگ ترین آرزوی من از نفس کشیدن است ، و ایمان دارم . . . به آمدن روزی که دانه های نگاه مهربان ِ تو ، در دشت مردمک های چشم من رشد میکنند . . . تو آسمانی ترین عشق زمینی منی ! و آنقدر بهانه برای دلبستگی در وجودت داری ، که بارها و بارها شک کرده ام به زمینی بودنت. . . ! همیشه به خودم می گویم : تو یک انسان نیستی ! تو یک پدیده ای ، پدیده ای منحصر به فرد .
دلـ♥ـم خـیـلــی بــیــشــتــر از حـجـمــش پـــُر اســت ؛ پــُـر از جــایِ خــالـیِ ♥تـــو♥ پــُـر از دلـ♥ـتــنـگی بـرای نگــاهِ تـــو پــُـر از خــاطـراتِ قــدم زدن در کـوچــه پــس کــوچـه هـــای شــهـر بـا تــ♥ـــو پــُـر از حــس پــرواز پــُـر از تــــــــ♥ـــــــــو ♥ تمام تردید های من ، در دوستت دارم های تو ، بی معنا شدند ! هرگز تصور نمی کردم که روزی اینچنین به دام عشق گرفتار شوم . . . و همچون کبوتری دلبریده از دنیا ، در بند چشمانت اسیر شوم . . . هر روز که میگذرد ، قلب کوچکم بیش از دیروز تو را می خواهد آری ! اکنون دیگر بدون عشق تو خواهم مرد . . . من بیمار عشق توام و تنها طبیب من ، دستان هستی بخش توست . . . پروانه ی خیالم ، هر لحظه شمع چشمانت را می جوید ، ولی افسوس که تلاشش بی حاصل است دنیا را نمی خواهم ، آسمان را نمی خواهم ، چون تویی تمام دنیای من آسمان همان چشمان توست ، حتی نفسهایت نفس های من است . . . و اگر روزی دیگر بر نیایند ، بی شک خواهم مرد . .
مــــــــــن اینجا،
کنار همین رویاهای زودگذر،
به انتظار آمدن تـــــــو ،
خط های سفید جاده را می شــــــــمارم … !
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
همه چیز بــــــــــــوی تو را دارد
حتی هوا …
آنقدر زیاد که دوســـــت دارم …
رگـــــــــــــــهایم هم احساســـــت کنند …
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
می گویند :تو چہ ڪم دارے ؟ هیچ !!!
و من باراטּ اشڪهایم را در ابر چشمانم پنهاטּ میڪنم
و با لبخند پوچے بہ نشانہ تایید سر تڪاטּ مے دهم ...
اما خود میدانم ڪہ هر گاه دروטּ خود را میڪاوم
بہ یک غم بزرگ میرسم ...
و آن غــــــــــــم نبودטּ تــــــــوست !!!
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,
برچسبها: عشقولانه,