یادمــان بـاشــد : وقتـــی کـسـی را بـه خـودمـان وابـســتـه کــردیـمــــــ ، در بـرابـرش مســئولیــــمــــــ ... در بـرابـر اشـکــــــ هایــش ، شـکـســتن غــرورش ، لحـظه های شکسـتنـش در تنـهایی و لـحظه های بی قراریـش، و اگـر یـادمــان بــرود ، در جـایـی دیـــگر ســرنوشــت یـادمـان خــواهـد آورد ، و ایـن بـار مــا خـود فــــرامـــــــــــوش خـواهیــمــــــ شــد!
عشق ِ ما همانند ِروز های هفته است!!! تو شـنـبـه و من جـمـعـه…..! نمیدانم چرا جـمـعـه اینقدر به شـنـبـه نزدیک است اما شـنـبـه از جـمـعـه دور است؟!؟!؟!؟ خاطره ها را رشوه میدهم به روزهایم تا از بی تو بودن صدایشان در نیاید ! ترجیح می دهم حقیقتی مرا آزار دهد ، تا اینکه دروغی آرامم کند. . .!! دلـــم کــُمـا مـــی خـــواهــد…. از آنــهـایـــی که دکـتـر مـــی گــویــد: مــتـــاســـفـــم…. فــقـط بــراش دعا کـنـیـد... از ته دلم دارم میگم.... یکــــــــــ بار که تنــــــــــها بمانی یکــــــــــ بار که بشکنـــد دلتــــــــــ غرورتــــــــــ اعتمادتــــــــــ همین یکــــــــــ بار کافیســـت تا یکــــــــــ عمـــر از پشتــــــــــ نگاهـــی ترک خورده به آدمهــا بنگری ...! همین یكــــــــــ بار كافیســـت تا دیگر هیــچ نگاهــــــــــی دلتــــــــــ را نلرزانـــد ..
دستهایش با من.... چشمهایش در خیابان.... دلش........ این یکی را نمی خواهم بدانم.... دلـــــــم می گـــــــیرد دلـــــــم می گـــــــیرد وقـــــــــت ی میــــــــدانم در دنــــــیآی بـــــ ه این بـــــــزرگی هیچ دلـــــــ ی نیســــ ت کـــ ه برآی من تنگ شود....
یـــه وقــتآیــی حــآلـم خــوبــه حــآل بقــیه بــد...بــه روشـون نمیــآرم و بــآهــآشــون همدردی میکـــنم یــه وقـــتآیــی حــآل مــن بــده حــآل بـقـیـه خــوبــ بــه روم نمیــآرم تــآ بــه حــآلشــون گنــد نزنــم پــــس کـــــی بـه فکــر مــنه؟؟؟
اشکم که سرازیر می شود خیلی زود یـــــــــــــخ میزند عجب ســـــــــــــــرد است هـــــوای "نـــــدیـــــــدنت"
میترســـم روزی بچــــم بپــرسهـ : عـــاشـ ـق کــہ مــے شـوے . . .
نیستی و دلتنگ تو هستم ، با اینکه همیشه به یادتم باز هم در این یاد در فکر تو هستم نیستی و اشک است که حلقه زده در چشمانم یک لحظه در فکر رفتم که کاش اینک بودی در کنارم که آرامش بدهی به قلبم ، دلم گرفته همنفسم تو خودت میدانی که وقتی نباشی در کنارم ، مثل حالا آشفته و پریشانم در این هوایی که دلم گرفته کاش میشد در کنارم بودی و با حضورت آرامم میکردی که چگونه معجزه میشود، با وجود تو چه غوغایی میشود در دلم تا که میخواهم از این عالم دلتنگی رها شوم انگار که میخواهم از این دنیا جدا شوم مگر آنکه یک آدم سر به هوا شوم ، تا در آن لحظه بی نفس ، بی هوا شوم نیستی و نبودنت خنجر است که فرو میرود در قلب بی طاقتم من شاهد اینم که دلم عذاب میکشد ، طعم تلخ نبودنت در کنارم را میچشد این من و این دلتنگی ها ، دلم گرفته از بی محبتی های این زمانه و من آرام مینویسم ،بی صدا اشک میریزم ، اما درون دلم فریاد است ! فریاد فریادی که تنها قلب تو میشنود از اعماق احساساتمان دردی که تنها قلب ما میکشد از فاصله بینمان میترسم تا بخواهد شکسته شود فاصله بینمان شیشه عمرمان نیز بشکند ، و آخر سر میماند حسرت و به جا میماند همان صدای فریاد
آدم گاهی دوست دارد برود ... ولی نرسد ... دوست دارد گریه کند ... ولی کسی دلیلش را نپرسد ... دوست دارد بغض کند ... ولی بی بهانه ... آدم گاهی دوست دارد گوشه ای از این دنیا را ... برای خودش پیدا کند ... خودش را بغل کند و آرام آرام خودش را آرام کند
حالو هوای تو چقدر ابریه بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده
ای آسمان زیبا امشب دلم گرفته از های و هوی دنیا امشب دلم گرفته یک سینه غزق مستی دارد هوای باران از این خراب رسوا امشب دلم گرفته امشب خیال دارم تا صبح گریه کنم شرمنده ام خدایا امشب دلم گرفته خون دل شکسته بر دیدگان تشنه باید شود هویدا امشب دلم گرفته ساقی عجب صفایی دارد پیاله ی تو پر کن به جان مولا امشب دلم گرفته گفتی خیال بس کن فرمایشت متین است فردا به چشم اما امشب دلم گرفته
آنگاه که غرور کسی را له می کنی، آنگاه که کاخ آرزوهای کسی را ویران می کنی، آنگاه که شمع امید کسی را خاموش می کنی، آنگاه که بنده ای را نادیده می انگاری آنگاه که حتی گوش خود را می بندی تا صدای خرد شدن غرورش را نشنوی، آنگاه که خدا را می بینی و بنده خدا را نادیده می گیری ، می خواهم بدانم، دستانت را بسوی کدام آسمان دراز می کنی تا برای خوشبختی خودت دعا کنی؟ خیلی سخت است بدانی هیچوقت به آن کسی که خیلی دوستش داری نخواهی رسید. خیلی سخت است با اینکه میدانی به او نمیرسی باز هم سکوت کنی و آرام در دل شکسته شوی. خیلی سخت است بغض گلویت را گرفته باشد اما نتوانی گریه کنی ، خیلی سخت است قلبت پر از درد باشد اما نتوانی خودت را از این درد خالی کنی. با خود میگویم این زندگی تنها با تو زیباست ، میگویم که این قلب تنها عاشق تو هست و تنها تو را دوست دارد اما کسی آنچه را که برای خویش زمزمه میکنم باور ندارد. شاید تنها با یاد و عشقت اما بدون تو، در این دنیا تنها زندگی کنم. این رسم زندگیست ، سرنوشت با من و تو یار نیست . هیچکس هوای ما را ندارد ، زندگی با ما نمیسازد. تنها من هستم و تو هستی ، دو قلب عاشق ولی تنها و شکسته . قلب تو را نمی دانم ، اما قلب من میخواهد تا ابد به عشق تو تنها بماند. خیلی سخت است با او که دوستش داری نتوانی زندگی کنی و بدانی که هیچگاه به او نخواهی رسید. خیلی سخت است نتوانی دستانش را بگیری و او را در آغوش بفشاری. تنها میتوانم به تو بگویم خیلی دوستت دارم و تا ابد عاشقت می مانم عزیزم. خیلی سخت است برای رسیدن به او که خیلی دوستش داری انتظار بکشی و آخر سر سهم این انتظار شیرین یک پایان تلخ باشد. پایانی که آغاز حسرت عشق من است . تا کی باید در حسرت رسیدن به تو بنشینم، تا کی باید لحظه ها را بشمارم تا قشنگترین لحظه ام با تو فرا رسد. شاید تا فردا یا شاید تا… تا آخر دنیا! چگونه استـــ حال من… با غمـــ ها می سازمــــ… با کنایه ها می سوزمــــــــــ… به آدم هایی که مرا شکستند لبخند می زنمـــــــــ… لبخندی تـــلخـــــــ…. خــــــــــداونــــــــــــــــــــدا… می شود بگویی کجای این دنیـــــــــــــا جای من استــــــــ… از تــــــــــــــو و دنـــیایی که آفـــــــــــریدی فقط در اعماق زمینـــــ اندازه یه قـــــــبر فقط یک قبـــــــــــــــر… در دور تـــــــــــرین نقطه جــــــهانــــ می خــــــــــــواهمـــــــــ... خــــــــدایـــــا خــــــسته ام خــــــستهـــــــ… ===========================
جـآےِ פֿـآلیــَـش رآ نَـﮧ ڪِتآبـ پُـر میکُنَد نَـﮧ گِریـﮧ هآے شَبونـﮧ פּ نَـﮧ لَبـפֿَـنـבهآے اَلـَڪے لَعنَتـے בلَم بَغَل میـפֿـפּآב...! دلبرکم چیزی بگو به من که از گریه پرم میدانی درد چیست ؟
نگاهت که رفت … نه !!! نه!!!! نه!!! نه!!!! نه!!!! تو نمیدانی که دختر بودن درد است . دختر که باشی راحتر میشکنی . حتی اگر به تمام دنیا خوب نگاه کنی باز تمام دنیا میتواند به تو بد نگاه کند…. دلگیرم
بـــــه گوشــت میرســــــه روزی ....که بــعــد از تــــو چــــی شد حالــم....... چـــه جـــوری گـــریـــه میـــکـــردم...کـــه از تو دســـت ور دارم.... نــشـــد گـــریــه کنـــم پــیــشــت....نخـــواســـتم بـــد شــه رفــتارم... نــمی خواســـتم بفــهمی تـــو.....که مـــن طاقـــت نمـــیارم..... دلــم واســه خــودم میــسـوخت...بــرای قـــلـــب درگـــیرم..... یـــه روز تــو خــنده هات گفتی ..تو مــی مونی و مــن مــــیرم...... سرم رو گرم میکردم....که از یادم بـــره ایــن غـــم...... ولــی بازم شــبا تا صبح...تورو تو خـــواب میدیدم.... نمیدونســتی اینارو......چرا بایـــد میــفهمیدی... من و دیدی ولی یکبار ازم چیزی نپرســیـــدی.......... ذ یه درد بزرگی دارم اینجا توی دلم که فقط خدا میداند برای درمانش یه معجزه کافیست خداجونم
دیگر بانوی هیچ قصه ای نخواهم شد که این بانو خود قصه ها دارد .... بــا کسی دوست نخواهم شد دیــگر عاشق کسی نخواهم شد عشقم متعلق به کسی بود که الان دیگه نیست کنارم , هست اما شاید مال کسی دیگری باشد ! من دختری هستم بر فراز آسمان , راه چهل ساله معراج مرد را در یک شب پیموده ام و من یک دخترم نگاه به بدن ظریفم نکن اراده کنم تمام هویت مردانه ات را به آتش می کشم ! تنهایی ام را با کسی تقسیم نخواهم کرد که روزی تنهایم بگذارد ! بدان ، حوای کسی نخواهم شد که به هوای دیگری برود ! روح خداست که در من دمیده و نامش احساس است ، ارزان نمی فروشمش اما در راه زن بودنم خرجش خواهم کرد ! دستانم بالین کودک فردایم خواهد شد ، بی حرمتش نخواهم کرد ، به کسی نمیسپارمش !!!!!
بعضی آدمهــــــا یهـو میــان ... ++تو اگر می دانستی ....که چه رنجی دارد خنجر از دست عزیزان خوردن...آه ! از من خسته نمی پرسیدی ... که چرا تنهایی...!!!
++من می بافم و تو می بافی ، من برای تو کلاه تا سرت را گرم کند ، تو برای من دروغ تا دلم را گرم کنی.. ++خیلی سخته که همه چیزت رو به خاطر یه نفر از دست بدی ، اما اون بگه : دیگه نمی خوامت...... خــوب ِ مــن ،
++دلم بهانه ای میخواهد برای ادامه زندگی… مثل یک بوسه عاشقانه که یادم بیاورد هنوز زنده ام ! ++ حتی دوباره لبخند زدن هم دل میخواهد که من دیگر ندارم ! ++ آشپزی ام خوب نیست ؛ اشک پشت پا بریزم برایت ؟
عیب نداره ... عیب ندآره که " تـــنـــهـــایـــی "... عیب نداره که شبآ بدون " شــب بــخــیــر عــشــقــت " می خوآبی ... عیب ندآره که جمله ی "دوســتــت دارم " رو نمیشنوی ... عیب ندآره که دلش هیچوقت برآت " تــنــگ " نمیشه ... عیب ندآره ، " خــدا بــزرگــه " تو فقط طآقَت بیآر.... همین ! چه تکليفِ سنگـــــيني است : ” بلا تکـــــليفي ” چند وقتیست همه دلگیرند از من… . ــــخــستــہ امـ … مـن .. می ترسم از بعضی آدمها... آدمهایی که امروز دوستت دارند و فردا بدون هیچ توضیحی رهایت می کنند... آدمهایی که امروز پای درد دلت می نشینند و فردا بیرحمانه قضاوتت می کنند... آدمهایی که امروز لبخندشان را می بینی و فردا خشم و قهرشان... آدمهایی که امروز قدرشناس محبتت هستند و فردا طلبکار محبتت... آدمهایی که امروز با تعریف هایشان تو را به عرش می برند و فردا سخت بر زمینت می زنند... آدمهایی که مدام رنگ عوض می کنند... امروز سفیدند، فردا خاکستری، پس فردا سیاه... آدمهایی که فقط ظاهرا آدمند... چیزی هستند شبیه مداد رنگی های دوران بچگی مان... هر چه بخواهند می کشند... هر رنگ که بخواهند می زنند...
. آری خـــــــــــاکی بودم…! ولی رفیق حواست باشه : ﺑـَﻌﻀـﯽ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻋﯿﻦ ﺑـﺎﺭﻭﻥ ﻣـﯽ ﻣـﻮﻧﻦ ﺍﻭﻟﺶ ﮐـﻪ ﻣﯿﺎﻥ ﺑﻬﺖ ﻃﺮﺍﻭﺕ ﻣﯿﺪﻥ ﺷﺎﺩﯼ ﻣﯿﺪﻥ ﻭﻟﯽ ﺁﺧﺮﺵ...
ﺯﻧﺪﮔﯿﺘﻮ ﺑﺎ ﮔِﻞ ﻭ ﺷﻞ ﯾﮑﯿﺖ ﻣﯿﮑﻨﻦ ﻭ ﻣﯿﺮﻥ...
ﻣﺮﺍﻗﺐ ﺁﺩﻣﺎﯼ ﺑﺎﺭﻭﻥ ﺻﻔﺖ ﺑﺎﺵ...
ﺗﻮ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺍﻭﻧﻘﺪﺭ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯽ ﮐﻪ ﺁﺧﺮﺵ ﮔِﻞ ﺑﺸﯽ...!
آری زود بــــــــــاور بودم...!
ولی رفیق دروغ رو همه میگن اما اونجاش به آدم فشار میاد که همراه با شنیدن دروغ خر هم فرض بشی...! بعضی وقتا اینقدر دلت از یه حرف میشکنه که... حتی نای اعتراضم نداری فقط نگاه میکنی و بی صدا... میشکنی.... سخـــــــــتــی تــنهــایی را وقتـــــی فــــهمیـــدم بـه کــلاغ میــ ــگویــد: هرچــقدر دوستـــ ــ داری نوکــ بزن فقـــط تنهــام نــذار!!
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
مـامــان ، جــوونیـــاتـــــ عاشــــقـــــ ِ کـــی بـــــودی !؟
اون وقـتـــــ مــــن اســـم کسـی رو بیـــــارم کـــهـ بــابــاش نیستــــــ . . . !
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
لـالـایــے خــوانـدטּ هــمـ یـــاد بـــگیـ ــر (!)
شــبــ هــاے بــاقیـمـ ــانــده ے عــمـرتــ
بـــہ ایـــטּ ســادگـــے هــا
صبـــ ــح نخـــواهـــنـ ــد شـــد ../.
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
دلیل بارون توی چشمات چیه
از چی دلت گرفته ک نمیگی
بهم بگو دلت گرفته از کی؟!
حالو هوای تو چقدر ابریه
دلیل بارون توی چشمات چیه
از چی دلت گرفته ک نمیگی
بهم بگو دلت گرفته از کی؟!
.
بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت.
غبار گریه بمونه رو قلبت
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت
غبار گریه بمونه رو قلبت
.
.
.
کی از تو خندیدن و گرفته -- جرات عاشق شدن و گرفته
از پیش من رفتی دلت وابشه
نه اینکه قلبت تک و تنها بشه
نه
نه اینکه قلبت تک و تنها بشه
.
بهم بگو کی دلتو سوزونده -- آینه ی چشم تورو شکونده
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت
غبار گریه بمونه رو قلبت
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت
غبار گریه بمونه رو قلبت
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت
غبار گریه بمونه رو قلبت
کی خواسته غم لونه کنه تو قلبت
غبار گریه بمونه رو قلبت
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
خالی نمیشود که ...آرام نمیشودکه...
بغضی انگار...
به جای گلو...قلبم راسدکرده...!
نه غریبه...
ازتو دلگیر نیستم ...
از دلم دلگیرم...
دلگیر...!
تازگی ها با حرف که هیچ ...یک نگاه هم کافیست ...
برای شکستنش...
هیچ کس نمی داند...
توهم نمی دانی...
پشت این چهره ی آرام در دلم چه می گذرد...
نمی دانی...
از این آرماش ظاهر و این دل نا آرام...
چه قدر خسته ام...!
بگذار همه فکر کنند مغرورم ...
بگذار فکر کنند...
فکرشان چه اهمیتی دارد...؟!
چه می دانند آنها ...
از سنگینی قلبم...
از حرف های نگفته درونم...
دلگیرم خدا
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
به من که بی صدای تو از شب شکست می خورم
دلبرکم جیزی بگو به من که گرم هق هق ام
به من که آخرینه ی اواره های عاشقم
چیزی بگو که آینه خسته نشه از بی کسی
غزل بشن ترانه هام نه هق هق دلواپسی
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
از دنیآ و روزگآرش
از بی کسی هآ و سکوت هآ!
این منم که اینگونه خسته ام
منی که همیشه خوب بودم و خندآن
منی که خنده هآیم مثآلی بود به مثآل ضرب المثل!
نمی توآنی بفهمی و البته عجیب هم نیست برآیم!
چون “تـو”، “من” نیستی!
پس لطفا قضآوتم نکن...
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
یهـو زندگیـتـــــو قشنگ میکنن ...
یهـو میشن همــــــه ی دلخـوشیت ....
یهـو میشن دلیـل خنــــــده هات...
یهـو میشن دلیل نفس کشیــــدنت ...
بـعــــد همینجـوری یهـو میــــــرن ....
یهـو گنـــــــــــد میـزنن بـه آرزوهــــات ...
یهـو میشن دلیل همــــــــه ی غصــه هات و همـــــــه ی اشکات . .
یهـو میشن سبب بلا...
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
همین جا درون شعرهایم بمان
تا وسوسه یِ دوستت دارم هایِ دروغینِ آدمها مرا با خود نبرد
به سرزمین هایِ دورِ احساس ؛
من اینجا هر روز با تـو عاشقی می کنم بی انتها
شعرِ من بهانه ایست برای مـا شدن دستهایمان
تا تکرارِ غریبانه یِ جدایی را شکست دهیم
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
وقتي که نـــــميدانم …
دارمــــــت يا ندارمــــــــــت!
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
دلیل میخواهند
مدرک میخواهند برای غمگین بودنم
برای ناامید بودنم
برای تلخ شدنم
نگران نباشید من نه غمگینم
نه ناامید نه تلخ
فقط مدتیست به دنبالشان میگردم
مدتیست گم شده اند
صبرم، تحملم، امید هایم، انگیزه ام…
نمیدانم کدام صفحه ی قصه ی سر گذشتم را جا گذاشتمشان !
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
از صبورے خــستـــہ ام …
از فــَریــــادهایے که در گـــلویـــم خفـہ مانـد …
از اشـــــــک هایــی که قـاه قـاه خنــــده شـב …
و از حــــرف هایے که زنـــده بہ گـــور گــَشت در گــورستاטּِ دلـــــم
آســــاטּ نیست در پــَس خـــنـده هاے مصــنوعے گریــہ هاے دلت را ،
در بــی پنـــاهیت در پشت هـــــزاراטּ دروغ پنهـــاטּ کنے …
ایــــטּ روزهــا معنے را از زنـدگـــے حذف کــرבه امـ …
برایـــم فرق نمــےکــُنـد روزهایـــم را چگونــہ قربانـے کنمـ
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
دعــــا میکــــنم ..
تـــــو را داشــتـه بــــاشـم ..
تـــــو ..
دعــــا مــی کنـــی ..
دیگـــــر نبــــاشـــم !
…
بیـــــــــچــاره خـــدا !
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
را برای من و یک دنیا خستگیم بگشاید ؛ هیچ نگوید و هیچ نپرسد فقط مرا در آغوش بگیرد بعد
همانجا بمیرم تا نبینم روزهای آینده را … روزی که دروغ میگوید ، روزی که دیگر دوستم ندارد ،
روزهایی که دیگر مرا در آغوش نمی گیرد و روزی که عاشق دیگری می شود !
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,
کــ ــه دیــدم مترسکـــــ
برچسبها: غمگین, دل نوشته , تنهایی,